5 سوالی که توسط یک مشاور هم بنیانگذار پاسخ داده شده است
پاسخ های یک بنیانگذار
هنگامی که افراد در زندگی روزمره خود به دست انداز برخورد می کنند، می توانند برای گرفتن کمک به مشاوره حرفه ای مراجعه کنند. اما زمانی که بنیانگذاران از هماهنگی هایی که اغلب انجام میدهند خارج میشوند که منابع بسیار کمتری برای کمک به آنها برای بهبود شکاف وجود دارد.
به همین دلیل است که متیو جونز، روانشناس، یک سرویس مربیگری که برای کمک به هم بنیانگذاران برای غلبه بر سختی های کارآفرینی و روابط حرفه ای طراحی شده را ایجاد کرد.
جونز درباره رابطه ظریف و منحصر به فرد هم بنیانگذار و شیوه هایی که کارآفرینان می توانند برای حفظ سلامت در درازمدت خود به کار ببرند، به گفتگو نشستند.
بنیانگذاران چگونه می توانند وقتی به دنبال یک هم بنیانگذار هستند، خود را برای یک رابطه موفق آماده کنند؟
دکتر مت جونز:
این یک سوالی است که بخش های مختلف دارد. بخشی از چیزی که مردم از یک کسب و کار به عنوان فوقالعاده مهم صحبت میکنند، دسترسی به منابع و تخصصهایی است که شما در آن نقطه ظعف دارند، چیزی که آنها مجموعه مهارتهای مکمل مینامند.
با این حال، چیزی که من به عنوان یک مربی هم بنیانگذار به آن اهمیت می دهم، مولفه سازگاری روانی است. این چیزی است که من فکر می کنم کاملاً نادیده گرفته شده است و اکنون انسان ها متوجه اهمیت آن شده اند و دیگر به این موضوع اهمیت می دهند.
برای این منظور، بهترین راه برای دانستن اینکه آیا می توانید با یکدیگر کار کنید یا خیر این است که با قرار دادن یک توافق گاه به گاه و کار به روش غیررسمی برای یک دوره یا چند ماه تا بتوانید شراکت خود را تحت فشار قرار دهید. شما می توانید مهارت ها را توسعه دهید، از یکدیگر یاد بگیرید و نحوه برقراری ارتباط با یکدیگر را بهتر درک کنید.
گاهی اوقات افرادی که بیشتر با آنها ارتباط برقرار می کنید در واقع بهترین گزینه برای یک هم بنیانگذار نیستند و افرادی که از آنها بیزارید ممکن است در واقع بدترین افراد نباشند این در مورد نحوه رشد شما در کنار هم است.
بنیانگذاران قبل از اینکه با هم به تجارت بپردازند باید کاملاً با چه چیزی هماهنگ باشند؟
جونز: فکر می کنم بررسی انگیزه های اصلی مهم است. آیا کسی است که می خواهد پول زیادی به دست آورد؟ آیا این فردی است که در صورت نیاز، تأثیر را با هزینه پول ارزش قائل است؟ یا کسی است که واقعاً میخواهد بر روز خود کنترل داشته باشد و این استقلال را بیش از هر چیز دیگری ارزش قائل است؟
در ابتدا باید درجاتی از همسویی وجود داشته باشد، در غیر این صورت تصمیماتی که در این مسیر می گیرید کمی متفاوت خواهند شد، که باعث اصطکاک بیشتر و بیشتر می شود.
نکته دیگری که بسیار مهم است میزان تعهد هر یک از بنیانگذاران است. اگر کسب و کار یک پروژه جانبی برای یک نفر باشد اما یک شغل تمام وقت برای دیگری، قطعا اصطکاک ایجاد می کند. از نظر عاطفی، باید تعهد داشته باشید که مکالمات مهمی داشته باشید، به یکدیگر بازخورد بدهید و در مورد نحوه گفتگو با یکدیگر فکر کنید.
عمده کاری که من انجام میدهم این است که بنیانگذاران را وادار میکنم تا به نحوه ارتباط آنها با یکدیگر فکر کنند، زیرا اگر یک قدم به عقب برنگردید و به نحوه برقراری ارتباط فکر نکنید، به احتمال زیاد نتیجه خوبی نخواهد داشت. از این مکالمات مهم یا اجتناب می شود یا یک نفر حالت تدافعی خواهد داشت یا به یکدیگر حمله خواهید کرد.( فقط از آنجا تشدید می شود.)
هنگام انتخاب یکی از بنیانگذاران باید به چه مواردی توجه داشت؟
اگر شما و هم بنیانگذارتان نمی توانید نقش ها و مسئولیت ها را روشن کنید. و این بدان معنا نیست که در روزهای اول چنین بگذرد موردی دارد، باید کمی زمان بدهید اما اگر سه ماه است که به این شکل پیش می روید و و این یک مشکل تکراریست، پس این یک پرچم قرمز بزرگ است.
از منظر عاطفی، پرچمهای قرمز چیزهایی مانند انتقاد هستند: احساس انتقاد یا حمله به عنوان یک فرد، برخلاف اینکه فقط کار شما مورد نقد قرار میگیرد یا چیزهایی مثل حالت تدافعی.
اگر نمیتوانید بازخورد باز و صادقانه بدهید، زیرا مطمئن نیستید که طرف مقابل چگونه با آن برخورد میکند، این نشانه مهمی برای اقدام و ارائه بازخورد بدون توجه به هر چیزی است. برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا شما و هم بنیانگذارتان قادر به حرکت به جلو هستید یا خیر، در واقع به اطلاعاتی در مورد نحوه واکنش آن شخص نیاز دارید.
برخی از افراد در مورد تفاوتهای شخصیتی صحبت میکنند، که میتواند با افزایش فشار بیشتر خود را نشان دهد. ممکن است یکی از بنیانگذاران را ببینید که در انتقال از یک مشارکتکننده فردی به مدیریت عالی عمل میکند و ممکن است یکی دیگر از بنیانگذاران را ببینید که واقعاً با ادامه دادن تلاش میکند. این می تواند لحظه بسیار سخت و دردناکی باشد که تیم های موسس باید با آن روبرو شوند و از آن عبور کنند.
چگونه بنیانگذاران می توانند بهتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؟
چیزی که بنیانگذاران اغلب نادیده می گیرند این است که یک چارچوب واضح برای یک مکالمه تعیین می کنند. اگر می خواهید به کسی بازخورد بدهید، به جای اینکه آن را با صحبت در مورد تجارت یا ناامید کننده بودن آن مخلوط کنید. یک رویداد مشخص است، جدا کردن بیشتر آن واقعا مفید است. بنیانگذاران سریع صحبت میکنند، چیزهای زیادی در جریان است و ممکن است در مورد سه چیز به طور همزمان صحبت کنید. ایجاد مجموعهای از انتظارات واضح برای آنچه میخواهید درباره آن صحبت کنید مؤثرتر است و اینکه چرا میخواهید در مورد آن صحبت کنید و چرا هنگام ارائه بازخورد مهم است. این به طرف مقابل کمک میکند واقعاً به آنچه میگویید گوش دهد. زمانی که با یکدیگر صحبت میکنید به نوبت نحوه برقراری ارتباط خود را رعایت کنید و تمرین کنید.
مهارتهای شنیداری بازتابی: یعنی گفتن: «میدانم شنیدم که گفتی…» و برای بررسی دقت آن را به آنها تکرار میکنم. این یک مهارت بسیار ساده است (که میتواند آزاردهنده باشد، و زمانبر است)، اما به دیگران کمک میکند. بنیانگذار احساس می کند درک شده است بخشی از آنچه که من به عنوان عامل اصلی تعارض متوجه می شوم این است که هر فردی احساس نمی کند درک می شود و بنابراین استدلال های خود را دو چندان می کند.
بنیانگذاران چه نوع شیوههای نگهداری میتوانند برای حفظ یک رابطه سالم در درازمدت انجام دهند؟
باید چک این هفتگی وجود داشته باشد: حداقل یک بار در هفته به مدت حداقل 30 دقیقه (احتمالاً یک ساعت) شما می توانید به طور انحصاری روی نحوه برقراری ارتباط، احساس خود به صورت فردی و اینکه چگونه به عنوان یک تیم احساس می کنید، هماهنگ شوید و تمرکز کنید. که فضای بیشتری برای پردازش احساسی و تمرکز بر ارتباطات شما ایجاد می کند. این چیزی است که بسیاری از بنیانگذاران تا زمانی که به دیدن من بیایند نادیده میگیرند و سپس به مدت شش ماه یا یک سال با هم کار میکنیم، هر چه که باشد و پس از پایان کار، آنها همان زمان جلسات تکراری ما را حفظ میکنند. این به شما کمک می کند مسئولیت پذیری خود را حفظ کنید، درک بهتری داشته باشید و انتظارات خود را از طرف مقابل به روز کنید، همه اینها در این سفر کاملاً مورد نیاز هستند.
“من فکر میکنم باید توانایی مکث در رویدادهای دشوار و متعهد شدن به بررسی مجدد آن در جلسه هفته آینده وجود داشته باشد. اجازه ندهید اوضاع تشدید شود، زیرا زمانی که آنها تشدید میشوند، این زمانی است که آسیب بیشتری به اعتماد شما وارد میشود و مکالمات آینده را متوقف میکند. ”
هنگامی که روی انگشتان پا گذاشتید، بازخورد دریافت نکردید، انتقاد و حالت تدافعی شروع به جمع شدن کرد، اینجاست که همه چیز خطرناک می شود و شما وارد قلمروی متزلزل می شوید.
رایج ترین مشکلاتی که بین بنیانگذاران ایجاد می شود چیست؟
بزرگترین اصطلاح چتر ارتباطی است، جای تعجب نیست. اما در این چتر من چندین چالش و شرایط اصلی را می بینم. برخی از آنها به فرآیند جمعآوری کمک مالی یا درست پس از بسته شدن دور جمعآوری کمکهای مالی مربوط میشوند. این زمانی است که احزاب جدید درگیر هستند و فشارها و انتظارات جدیدی وجود دارد که می تواند باعث درگیری های زیادی شود.
من همچنین چالشهایی را در نقشها و مسئولیتها بهطور گستردهتر میبینم: آنها نه تنها باید از قبل مورد بحث قرار گیرند، بلکه باید دائماً مورد بازبینی و تغییر قرار گیرند. به خصوص زمانی که شرکتها مقیاس میشوند و از کار مشارکتکنندههای فردی بیشتر به سمت مدیریتی میروند، این یک نقطه اصطکاک دیگر در داخل، بهصورت فردی و بهعنوان یک تیم است که باید در آن حرکت کنید.