استراتژی خوب، استراتژی بد

تعریف شما از استراتژی چیست؟

آیا برای زندگی و کسب و کارتان استراتژی تعریف کرده اید؟

در واقع بسیاری افراد که اهداف خودشان به جای استراتژی در نظر می گیرند شکست می خورند. استراتژی یک بیانه جنگی نیست که در آن اعلام کنید سخت کار کنید و دوام آورید تا فروش شرکت تان را 20 درصد افزایش دهید و سود سالانه را بهبود بخشید. هیچ تلاش، برون یابی مالی، آرزو و خواسته ای درباره یک آینده موفق را نمی توان استراتژی نامید.به بیان ساده و خلاصه استراتزی عبارت است از روش مقابله چالش های پر خطر، استراتژی روشی است که به شکلی منسجم و هوشمندانه طراحی می کنید تا به این چالش ها پاسخ دهید و به سمت جلو حرکت کنید، استراتژی به شیوه حرکت شرکت تان به سمت جلو مربوط می شود.

استراتژی خوب در برابر استراتژی بد :

استراتژِی بد فقط به معنای وجود نداشتن استراتژی خوب نیست. معمولا استراتژِ بد با ساده انگاری، اهداف غیر واقع بینانه و شعارهایی تو خالی همراه است. از سوی دیگر استراتژی خوب به طور مشخص بیان می کند که شرکت برای پاسخ گفتن به چالش ها و حرکت به سمت جلو باید منابع اش را در گجا مصرف کند. استراتژی خوب از سه بخش تشکیل شده است:

• تشخیص: به بیان دقیق تر تشخیص می تواند واقعیت ها را به گونه ای تحلیل کند که پیچیدگی ها،ساده و قابل حل شوند.
• سیاست راهنما :استراتژی، یک سیاست راهنمای مناسب ایجاد یا آنرا مشخص می کند. یک رویکرد کلی را برای غلبه بر موانع که بر اساس تشخیص به دست آمده مشخص می کند.
• اقدامات منسجم: در نهایت استراتژی باید مجموعه اقدامات منسجمی را مشخص کند که لازم است انجام شوند.وظیفه استراتژی، مشخص کردن کارهایی است که ارزش خلق می کنند.استراتژی یک برنامه نظری نیست، بلکه یک استراتژی خوب همیشه شامل چیزهایی برای حرکت رو به جلو است.باید فعالیت ها به روشنی و به شکلی هماهنگ مشخص شوند.